چندی پیش در یادداشتی با عنوان «معماری طراحی پلان نیست!» در وبلاگ استودیو پنجاوهفت به نقد نگاه غیر تخصصی به موضوع نقشههای معماری پرداختیم و بیان گردید که نقشه تنها به عنوان یکی از بروندادهای فرآیند طراحی در طول دورهی طراحی مطرح میباشد و همچنین این واقعیت مطرح شد که هدف فرآیند طراحی تولید پلان طبقات و ... نیست. اما این حقیقت که چرا ترسیمات و بروندادها در معماری امروزین به این اندازه مورد توجه قرار گرفتهاند هنوز جای پرسش دارد؟ امروزه به صورت متوالی شاهد آن هستیم که نسلی تازه از ابزارهای ترسیماتی و نرمافزارهای نوین که هر کدام بهگونهای امر تولید ترسیمات و ارایه در طراحی را تسهیل میکنند، وارد حوزهی معماری میشوند؛ به راستی این تحولات برای پاسخگویی به چه مسئلهای در معماری به وجود آمدهاند؟ آیا اساسا طراحی و معماری بدون دارا بودن ابزارهای نوین محقق نمیگردد؟ در این یادداشت قصد داریم به پرسشهای بالا اندکی بپردازیم.
برای پاسخ به پرسشهای فوق باید اندکی در تاریخ معماری سیر کنیم و از دورهی فرآیند طراحی نوین، به جایی که هنوز معماری به شیوهی سنتی خود در حال تولید بود، برسیم. در آن دوره معمار به عنوان فردی مطرح بود که تمام مراحل تولید بنا از مرحله ابتدایی طراحی تا انتهایی ساخت را به گونهای مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت میکرد. معمار در فرآیند سنتی فقط به عنوان طراح مطرح نبود بلکه ساخت و اجرای محصول نهایی نیز جزیی از فعالیتهای وی محسوب میشد و در این شرایط هیچ دوگانگی در امر طراحی و اجرا وجود نداشت. در این فرآیند استاد معمار به تمامی مراحل کار اشراف داشت و اساتید دیگر و شاگردان وی در هر مرحله از کار تحت نظارت و همآهنگی کامل که حاصل سپری کردن سالیان دراز در محضر استاد بود، قرار داشتند. در این دوره بنابر اسناد و شواهد به جای مانده، خبری از ترسیمات استانداردشده، اسناد طبقهبندیشده، برشهای متعدد افقی و عمودی و دیتیلهای ساخت در رابطه با طراحی وجود نداشت. عدم وجود چنین ترسیماتی امری طبیعی به نظر میرسد زیرا از یک سو حضور مستقیم استادِ طراح-صنعتگر در تمام مراحل کار و پیوند نزدیک فرآیند سنتی معماری با ساخت، هیچگونه ابهامی را در فهم طرح برای دیگران باقی نمیگذاشت. از سویی دیگر حضور سایهی سنتِ معماری بر ایجاد بناهای جدید و موضوعیت نداشتن مفهوم خلاقیت[1] و نوآوری[2] به شیوهی امروزین آن، دلایلی دیگر در عدم نیاز به نقشه در گذشته میباشند. با وجود این شرایط، خلق شاهکارهای معماری در گذشتهی دور در سرزمینهای مختلف - به اذعان طراحان و معماران معاصر- بدون چنین ابزارهای نوین امروزی این نکته را میرساند که معماری سنتی وابسته به بروندادهای طراحی سنتی نبوده است.
اما با تغییر و تحولات فرهنگی و فنآوری در غرب و ورود غافلگیرکنندهی این تحولات در شرق، روند سنتی ساخت و ساز متفاوت میشود. ظهور تخصصهای مختلف در امر ساختمان، کار را به گونهای پیش میبرد که معمار، طراحی انجام میدهد و دیگر متخصصان طرح را اجرا میکنند. بدین ترتیب از یک سو فرآیند طراحی در نزد طراحان و معماران اهمیت مییابد و از سویی دیگر نیاز به ابزار برای گفتوگو و فهم متقابل در میان جامعهی متخصصان دربارهی طراحی، امری حیاتی میگردد. به عقیدهی برایان لاوسون[3]:«جدایی طراح از روند ساخت به نقشی محوری برای نقشه میانجامد»[4]. اگر طراح دیگر آن صنعتگر نباشد که بنا را میسازد، لاجرم باید دستورالعملهای ساخت را به کسانی که آن را میسازند، با واسطه منتقل کند. در نتیجه میتوان گفت اساسا ظهور نقشه، ترسیمات و بروندادهای فرآیند طراحی حاصل فرآیند طراحی نوین میباشد. به این ترتیب در فرآیند طراحی نوین جزیی به وجود میآید که در کنار طراح قرار میگیرد و طراح با استمداد از این جزء میتواند ذهن جمعی را گسترش دهد. در اینجا ابزارها، ترسیمات، اشکال، انواع نمودارها و بروندادهای فرآیند، به عنوان «رسانه»[5] در فرآیند طراحی مطرح میگردد و به دو جز سنتی فرآیند طراحی یعنی ذهن[6] و واقعیت[7] اضافه میگردد.
نمونه ی اولیه از طرح «سطح اکوستیک پاسخ گوی» با مقیاس 1:1 در حین فرآیند طراحی به عنوان برون داد طراحی
بروندادها در فرآیند طراحی میتواند به صورتهای مختلفی چون ماکتها، نمونههای واقعی، اشکال، نمودارها، ترسیمات و ... ظهور کند؛ ولی در سادهترین گونهی آن میتوان از نقشهها و ترسیمات نام برد. توجه به اهمیت ترسیمات و نقشهها در فرآیند طراحی نوین امکانات مناسبی را برای معماران به همراه میآورد. به طور مثال، طراح دیگر میتواند بدون صرف وقت و متحمل شدن هزینهی ساخت نهایی، بخشهایی از راهحلهای مسائل طراحی را بدون تبعات واقعی تغییر دهد. بدین ترتیب فرآیند طراحی در هر مرحله میتواند به وسیلهی گفتوگوی طراح با خود و دیگران با در نظر گرفتن راهحلهای تازه در فضای رسانه ارتقا یابد.
نمونه ای از دیاگرام های زایا / UNStudio
با وجود مزایای ترسیمات و ارائهها، نقاط ضعف و خطرات مهمی هم در استفاده از این ابزار وجود داد. یکی از ضعفهای مهم این ترسیمات آن است که طراح و دیگران شاید قادر باشند با دیدن نقشهها و ترسیمات دریابند که طرح نهایی چگونه خواهد بود ولی درنمییابند که چگونه باید آن را بسازند. نقشهها کمتر میتوانند اطلاعی از روش و دستورالعمل کار ساخت ارائه دهند که این موضوع باعث مشکلات و معضلات بسیار در امر معماری حتی در ایران هم شدهاست که بحثی طولانی میطلبد. ضعف دیگر این مقولات آن است که معمولا نقشههایی که طراح هنگام طراحی برای ارائه انتخاب میکنند ، به شدت مبتنی بر علائم قراردادی و به ندرت مرتبط با تجربهی مستقیم نهایی از بنا میباشد. برای مثال، معماران غالبا با برش افقی(پلان) طراحی میکنند که نمایش بسیار ضعیفی از تجربهی حرکت در بناست. «پرسپکتیو دید پرنده» و « پرسپکتیو از چشم کرم» ، مثال دیگری از این موضوع میباشد که در اسناد و ارایههای معماری از آن استفاده میشود در صورتی که هیچگاه در دنیای واقع برای کاربران یک بنا تجربه نمیشود[8]. مورد دیگر آن که ظاهر طرحها ممکن است در نقشهها و ترسیمات به نحوی گمراه کننده ارائه شود. برای مثال بسیار اتفاق میافتد که نقشهها و تصاویر حاوی اطلاعات واقعی نمیباشند و تنها جلوهای بصری در دنیای خیالی طراح آن هم شاید برای فریب دادن مخاطب دارند.
نمونه ای از ساخت سه بعدی توسط نرم افزار Rhinoceros / استودیو پنج او هفت
آن چه در این یادداشت بدان اشاره شد، اندکی دربارهی جایگاه «رسانه» و نقش بروندادهای طراحی در فرآیند طراحی بود. در یادداشت های بعدی بیشتر به موضوع رسانه و به خصوص رسانههای دیجیتال نوین و جایگاه آنها در فرآیند طراحی بحث خواهیم کرد.
[1] Creativity
[2] Innovation
[3] Bryan Lawson
[4] طراحان چگونه می اندیشند ، برایان لاوسون ، حمید ندیمی ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، تهران ، 1384 ، صفحه :28
[5] Media
[6] Mind
[7] Reality
[8] برداشت آزاد از کتاب :«طراحان چگونه می اندیشند ، برایان لاوسون ، حمید ندیمی ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، تهران ، 1384 ، صفحه :280»
نام پروژه | |
کارفرما | |
مکان پروژه | |
سال پروژه | |
برنامهریزی | |
وضعیت | |
زیربنای ساخت | |
مساحت زمین | |
معمار مسئول | |
تیم طراحی معماری | |
طراحی سازه | |
تاسیسات الکتریکی | |
تاسیسات مکانیکی | |
پیمانکار | |
نمونهسازی | |
طراحی منظر | |
تصویرسازی | |
عکاس | |
لینک |